مقدمه
روستاهای طالقان همواره درجایی قرار دارند که دارای امکانات اساسی زندگی از قبیل آب خاک حاصلخیر برای زراعت و دشت و کوه برای استفاده دامداری باشد. بسیاری از روستاها در مسیر رودخانه قرار گرفتند یا در جایی که با حفر جوی یتوان آب رودخانه را به روستا آورد. در اطراف تعدادی از روستاها چشمههای متعدد وجود دارد که آب آن ها برای آشامیدن و دام و آبیاری مزروعی کافی میباشد. در این مقاله به جزئیات معماری در طالقان میپردازیم.
به خاطر موقعیت جغرافیایی و کوهستانی بودن، کمتر روستایی در جای مسطح قرار گرفته، برخی از روستاها در کنار دره، برخی دیگر در دامنه تپهها میباشند. در گذشته محدوده هر روستایی مشخص بود و فاصلههای بین روستاها، مزارع کشت و زرع و با مراتع طبیعی بودند. آنچه که در مورد روستاهای طالقان و محل سکنی گفته میشود، مربوط به گذشته نه چندان دور است و همه چیز را نمیتوان و نباید با ديد امروز و امکانات دوران جدید نگریست.
خانه سازی و شکل یابی محلات در یک روستا
مصالح ساختمانی به طور تقریبا صد در صد ، سنگ، خشت و چوب از فرآورده های محلی به دست می امد یعني طالقان از نظر ساختمانسازی و مواد لازم برای آن، خودکفا بود. تنها میخ و چنت و زره اگر مورد نیاز بود می بایست از شهرها و مناطق همسایه خریداری گردد.
هسته مرکزی روستاها و ساختمان و جایگاه دام و طیور به طور متراکم بود و ساختمان ها در کنار هم قرارداشتند و اغلب افراد یک فامیل و چند طایفه در محل مخصوصی از یک ده سکنی داشتند.
خانههای مسکونی و جایگاه دامها در کنار هم – دیوار به دیوار – قرار داشتند که این نیز از یک طرف به علت کمبود مساحت محيط زندگی بود و از طرف دیگر نزدیک بودن به دام ها و مواظبت و نظارت مستقیم و دائمی داشتن به آن ها. اصولا در تمام دنیا خانه مسکونی روستاییان و جایگاه دام ها در جوار هم ساخته می شوند تا نظارت و رسیدگی به آن ها – چه از نظر تغذيه و چه از نظر مصونیت در مقابل حیوانات وحشی و یا دزد . در هر زمان و بدون تلف شدن وقت زیاد امکان پذیر باشد.
معماری خانه های طالقان
اغلب منازل دارای یک اطاق بودند و یک پستو : پسینه و یک ایوان. در وسط اطاق نشیمن خانه تنور قرار داشت که به عنوان کانون زندگی بود و در ایام روز تمام افراد خانواده در اطراف تنور مینشستند. تنور در تمام سال جایگاه پخت و پز بود، در زمستان نیز مركز حرارت بخشی منزل برای آن که از گرمای آن حد اکثر استفاده گردد، پس از انجام امور آشپزی و نان پختن بر روی تنور کرسی گذاشته می شد تا افراد خانه زیر آن نشسته، از گرمای آن در طى تمام روز و شب بهرمند گردند. آتش تنور و گرمای آن در تمام روز و نیز تا دیر وقت برای پختن غذا و جوش آوردن آب و گرم ماندن آن ها مورد استفاده قرار میگرفت. در چنین واحد مسکونی که مساحت آن بین ۲۵ تا حداکثر ۵۰ متر مربع بود؛ گاهی تا ده نفر از افراد خانواده در کنار هم زندگی میکردند.
پستو : پسينه به عنوان انبار همه گونه مواد غذایی از دانه غلات دان، آرد، مواد لبنی تا نان و میوجات خشک بود. پستو فاقد منبع حرارتی بود و در اصل یک نوع سردخانه محسوب می گردید؛ حتی در تابستان دارای حرارتی پایین تر از حدود هيجده درجه سانتی گراد بود پستوها فاقد پنجره بودند و تنها راه ورود نور از روزنه سقف درجی بود، یا نور غیر مستقیمی که از راه در فیمابین آن و اطاق نشیمن وارد میگرديد.
ایوان جلو منزل در ماههای گرم سال به عنوان محل زندگی افراد فامیل در طی روز قرار می گرفت و در شب های گرم تابستان خوابگاه مطبوعی بود. اگر افراد خانواده به حدی بود که زندگی در یک چنین واحدی که در بالا ذکر شد، امکان پذیر نبود، رئیس خانواده در صدد توسعه محل زندگی وسیعتری برای فامیل خود می گشت و حتی المقدور اطاقی با واحد مسکونی در جوار خانه خود و با در نزدیکی آن میساخت.
توسعه خانهها در جوار هم و طی گذشت زمان مجموعه مسکونی به خود میگرفت که در قسمت میانی این مجموعه حیاط کوچکی وجود داشت به صورت چند ضلعی که در امتداد هر ضلع خانوادهای زندگی میکرد که با دیگر افراد این مجموعه نسبت فامیلی نزدیک داشت.
بسیاری از این مجموعه ها – واحد های مسکونی گردهم – که دارای حیاط مشترک بودند دارای یک دروازه ورودی بودند که در ایام شب آن را می بستند تا از ورود بیگانه و احيانا دام وحشی جلوگیری گردد. افرادی که دارای امکانات بهتر و زندگی مرفه تر بودند، دارای منزلی بودند وسیعتر از آن که در فوق ذكر گردید.
خانه های روستایی به طور کلی ساده و تقریبا به یک شکل بودند و تنوع در معماری آن ها چندان زیاد نبود. منازل مسکونی همه علاوه بر در ورودی دارای یک پنجره کوچک بودند و اطاقهایی که در آنان تنور وجود داشت. مضافا دارای روزنه ای در سقف : درجی بودند تا در درجه اول راه خروج دود حاصل از آتش تنور باشد و در ضمن منفذی جهت تابش نور. اطاقک یا ردی که تنور در آن تعبیه و کانون اصلی زندگی و کارخانه بود، در لفظ عام “خانه يا زمستان خانه” نامیده می شد؛ واحد یا واحدهای دیگر که برای نشست و برخاست و خوابیدن بودند، اطاق نامیده می شدند
جایگاه دام : طويلهها نیز از نظر وسعت محدود بودند که دلايل آن همانست که برای ساختمانهای مسکونی ذکر گردید. دام های متعدد اغلب در یک برد در کنار هم زندگی می کردند و حتی برای طیور جای جداگانه ای در نظر نمیگرفتند، مگر آن که تعداد آنان زیاد باشد و لانه مخصوصی “مرغ لان” برای آنان در گوشهای از حیاط ساخته شود.
معابر روستا
محلات مختلف ده توسط راه های نسبتا پهن به هم ارتباط داشتند؛ آنها نیزمعبر عمومی نیز بوند و کمتر راهی راه شخصی یا خصوصی محسوب می گردید. راه خصوصی عبارت بود از راهی که از حیاط منزل کسی شروع و از ملک شخصی خود گذشته و منتهی به رود، کوه و یا معبر عمومی گردد و صاحب آن این راه را به خواست خود ساخته باشد؛راه های عمومی می بایست مال رو باشند، یعنی یک جفت گاو کاری با یک حیوان با بار خود بتواند از آن جا بگذرد.
در معماری طالقان در کنار راههای عمومی اغلب جوی آب قرار داشت که برای آبرسانی به محلات مختلف ده و با باغ و مزارع بود. مردم ده در هر ساعت از شب و روز اجازه داشتند از این معابر عمومی استفاده نمایند، حتی اگر این راهها از جلو حياط یک خانواده میگذشت. از امور دیگر استفاده آب چشمههای اماکن عمومی بود که در درجه اول برای آشامیدن و استفاده پخت پز و سه و اگر مقدار آن کافی بود به مصرف کشت و زرع نیز میرسید.
منبع : کتاب درآمدی بر گویش و فرهنگ طالقان
4 دیدگاه دربارهٔ «معماری در طالقان»
واقعا عالی بود اگر این مطالب رو اینگونه ثبت نکنید به زودی فراموش میشوند و بچه های امروزی چیزی در خاطر نخواهند داشت از کرسی و ایوان….
بسیار جامع و کامل پرداختید، احسنت
سایتتون عالیه مطلاب بکری مذارید
تا حالا با این دید به معماری طالقان نگاه نکرده بودم.ممنون